خاطرات از نخستین کنسرت شجریان در ایران
تاریخ انتشار: ۲۹ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۰۳۱۵۶۷
ایسنا/فارس چهل روز از فراغ خسرو آواز ایران، محمدرضا شجریان گذشته؛ هنرمندی که اشعار حافظ و سعدی، شاعران پرآوازه شیرازی همواره دستمایهی بسیاری از آثارش بوده و در اولین کنسرتش، شیراز هم جزو مقاصدش قرار داشته است.
ورقهای دفتر هنر شیراز، پُر از خاطرات خوب سالهایی است که هنر و هنرمند به جایگاه فاخر و ارزشمند خود نشست؛ یکی از بهترین خاطرات علاقهمندان و فعالان هنر موسیقی، حضور مرحوم محمدرضا شجریان در شیراز و کنسرتی است که در فضای باز ورزشگاه حافظیه اجرا کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
روزهای حضور شجریان در شیراز، ورقهای دفتر خاطرات ماندگار افرادیست که این گزارش را ساخته، روزهایی از مهرماه سال 1372 که برای نخستین بار، قرار کنسرت موسیقی سنتی ایران، در شیراز گذاشته شد، کسانیکه برنامهریز یا شرکت کننده در این رویداد آن سالهای دور بودند.
محمد علی سروش که آن زمان به عنوان کارشناس مسئول در اداره ادبی هنری فرهنگ و ارشاد فارس فعالیت میکرد، یک پای این خاطرات است؛ او که به نمایندگی از ارشاد فارس برای دعوت از شجریان به تهران رفته بود، از پرواز استاد بسیار غمگین است و از دل بیقراری میگوید که دلیل بیقراری اش، قرار گرفتن شجریان در دنیای جاودانه است.
سروش میگوید: شجریان آسمانی مرامی بود که جاودانه زیست و جاودانه ماند و آبروی موسیقی ایران و نماد فرهنگ و شور زندگیست، متاسفم، باید به خودمان تسلیت بگوئیم، به فرهنگمان، به هنرمان، ولی تنها جای امیدواری اینست که آثار ماندگارش میتواند دل بیقرار را قرار دهد.
او با بیان اینکه از بیاد آوردن خاطرات حضور شجریان در شیراز هنوز هم سر شوق میآید، میافزاید: برگزاری این کنسرت در سال ۷۲ حسب اتفاق و حسن اتفاق این بود که در مهرماه این اتفاق افتاد که هم زاد روز استاد است و هم درگذشت ایشان.
سروش با یادآوری اینکه به واسطه شغلش افتخار مسئولیت کنسرت شجریان را در آن سال عهده دار بود، اضافه میکند: چون در آن سال ها این کنسرت جزو اولین اجراهای صحنهای به شمار میرفت که قرار بود در شیراز اجرا شود و متداول نبود، مخصوصا در حوزه موسیقی، لذا کار از خیلی جهات یک مقدار سخت بود و نیاز به هماهنگی های زیادی داشت.
او ادامه میدهد: در خصوص مقدمات صحبت و موافقت اداره کل و موافقت های دیگر در حوزه استان گرفته شد و برای این کار باید با استاد و افراد همکار ایشان تماس میگرفتیم و موافقتشان را جلب میکردیم، بعد از چندین تماس تلفنی، به تهران سفر کرده و به دفتر دل آواز که اگر اشتباه نکنم، میدان هفت تیر بود، رفتم.
سروش میگوید: ابتدا از طریق مسئول هماهنگی ایشان که برادرشان بودند، آقای علیرضا شجریان، و بعد با خودشان صحبت کردم که با گشاده رویی و با نگاه مثبتی که نسبت به شیراز و حافظ داشتند پذیرفتند، قرار شد که ما کارهای هماهنگی را انجام دهیم و حدود وقتش تعیین شد که در مهرماه باشد ولی ساعت و روز و مکان را قرار شد که با هماهنگی مشخص کنیم.
او میافزاید: بعد از آن قرار ملاقاتی که در تهران داشتیم و صحبت کردیم و موافقتی که داشتیم، برادرشان به شیراز آمدند و برای انتخاب محل به اتفاق راه افتادیم، با توجه به اینکه قبلا چنین کاری کمتر انجام شده بود و مشکلات خاص خود را داشت و باید محل مناسبی انتخاب میشد؛ ضمن اینکه تاکید استاد هم بر محل مناسب قرار داشت.
سروش ادامه میدهد: مکان های مختلفی را در شیراز رفتیم، باغ عفیف آباد که اجازه ندادند، یک سالن ورزشی که نشد و موارد دیگری را که هر کدام به دلیلی امکانش فراهم نشد.
او با یادآوری اینکه جست و جو برای انتخاب محل، چند روز ادامه داشت و از یافتن چنین مکانی ناامید شده بودند، میگوید: یکی از همان روزهایی که آمده بودیم حافظیه به اتفاق اخوی استاد شجریان که حالا نمیدانم از پاک طینتی خود استاد بود یا روح قدسی حضرت حافظ، حین خروج از حافظیه، به سمت ورزشگاه حافظیه که درهایش باز بود رفتم و پیشنهاد دادم که بازدیدی داشته باشیم، سمت راست ورزشگاه آن زمان یک استخر بود و سمت چپ یک زمین هندبال بیضی شکل، در برشور هم زمین بسکتبال قید شده است.
سروش با بیان اینکه آن جا آمادگی لازم را نداشت و نیاز بود تعمیراتی جزئی انجام شود، میافزاید: در نهایت آنجا به عنوان مکانی که مقابل آرامگاه حضرت حافظ و محلی وسیع و خوب است، مد نظر قرار گرفت، در صحبت با رئیس تربیت بدنی وقت، از یک جهاتی گفتند که حالا نمیشود و از جهتی گفتند میشود و در نهایت پذیرفتند.
او ادامه میدهد: آن محل، تعمیرات و تغییراتی نیاز داشت، مثلا سکوهای دورتادور، سیمانی بود و نامناسب برای نشستن، در نهایت تشکهایی برای این فضا درست کردیم و وسط زمین را صندلی چیدیم و کار به شکل نسبی برای اجرا آماده شد و از آن طرف هم کارهای فرهنگی و تبلیغی مثل طراحی و چاپ برشور و ... که باید صحبت میکردیم و تاکید و سفارش استاد هم بر این بود که این کار هم مثل سایر کارها در نهایت کمال باشد؛ ایشان گفتند که باید قبل از اجرا متنی را ضبط کنم و قبل از اجرا پخش شود؛ متنی فاخر برای این مرحله تنظیم و ضبط کردند که قبل از اجرا پخش شد.
سروش میافزاید: قبل از اجرا باید اقداماتی را برای بروشور و نظم و انضباط انجام میدادیم، چون این تجربه در شیراز برای اولین بار رقم میخورد، باید در این موارد با حساسیت ورود میکردیم، در برشور قید شد که نظم محل برعهده هنرمندان جوان اداره کل فرهنگ و ارشاد و انجمن سینمای جوان است؛ بنابراین اصلا در محوطه نیازی به حضور افراد غیر هنرمند از دستگاههای نظامی و انتظامی نبود، فضا کاملا فرهنگی بود و افراد با لباسهای متحدالشکل و کارت شناسایی، قرار بود 6 شب این برنامه را نظم دهی کنند، البته مسئلهای حادث شد و به آخرین شب نرسید.
او به یاد میآورد که مسئولیت صدای کنسرت را استاد شجریان عهدهدار شده بود و صدابرداران خبرهای در اختیار داشت، قطعات در دو بخش سه گاه و شور، پیش بینی شده بود، سه گاه شامل پیش درآمد چهار مضراب آقای پیرنیاکان و تصنیف آسمان عشق و بعد هم تصنیف تار زلف و غم عشق از شیدا و در قسمت شور هم پیش درآمد چهار مضراب شور از آقای پیرنیاکان بود و ساز و آواز و تصنیف سلسه مو، آهنگ آقای پیرنیاکان و غزل سعدی و تصنیف یاد ایام که در نهایت هم این کنسرت به عنوان یاد ایام مطرح شد و البته آهنگهای خراسانی هم اجرا شد.
سروش نوازندگان آن کنسرت را به خاطر آورده و میگوید: آقایان پیرنیاکان، جمشید عندلیبی، محمد فیروزی (که بربط می نواختند)، سعید فرجپوری کمانچه، عطایی هم سنتور و البته آقای هایون شجریان هم که آن زمان هجده سالشان بود تنبک می نواختند، عنوان گروه استاد شجریان هم آوا بود.
او در ادامه سکوت کوتاهی کرده و انگار نکته مهمی را به یاد میآورد، میگوید: یک نکته بگویم خدمتتان که از همان روز اول که خدمت استاد شجریان صحبت کردیم، ایشان نظرشان بر آن قرار گرفت که عواید کنسرت باید به نفع اتمام مدرسه رستم آباد رودبار باشد، ما هم در برشور قید کردیم.
سروش که حالا خیالش از اینکه موضوع مهم را از قلم نینداخته، میافزاید: در پنج شب اجرای استاد شجریان که بهای بلیط آن پانصد تومان بود و برای دانشجویان هم پنجاه درصد تخفیف داشت، هر شب ظرفیت کاملا پر شد و نزدیک به چهار هزار نفر در هر اجرا حضور داشتند، یعنی بیش از بیست هزار نفر در آن کنسرت حضور داستند و نکته دیگر اینکه شب ششم به تربیت بدنی اختصاص داشت به دلیل آنکه محل را در اختیارمان گذاشته بود، اما صبح روزی که شبش پنجمین اجرا بود، از فرمانداری اطلاع دادند که ششمین شب نباید اجرا شود، به همین دلیل شب پنجم تعدادی صندلی به ظرفیت اضافه کردیم و به تربیت بدنی اختصاص دادیم.
او به خاطر میآورد که طی پنج روز حضور استاد در شیراز، بازدیدهایی از تخت جمشید، نقش رستم و پاسارگاد هم انجام شد. علاوه بر آن نشستی در خانه فرهنگ واقع در پارک آزادی برگزار شد و علاقهمندان با استاد از نزدیک دیدار میکردند.
سروش حضور مرحوم رضوی سروستانی را هم به یاد آورده و میافزاید: اهالی موسیقی ولعی سیری ناپذیر برای دیدار با استاد داشتند و البته در همه این برنامهها، آقای افراسیابی که مدیرکل وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس بودند، همت ویژهای را خرج کردند و همکاری بسیار خوبی داشتند؛ البته دکور سن هم کار آقای مهدی فقیه بود و آقای همافر که بعدها مدیرکل ارشاد فارس شدند، مجری برنامه بودند.
حسن مشکین فام، نقاش، عکاس و پژوهشگر معاصر شیراز نیز از افرادیست که آن روزها را خوب به خاطر دارد، این هنرمند، در خاطراتش نوشته است که:
"دهه ١٣٧٠، از دوران بسیار پر جنب و جوش فعالیتهای من در زمینه انجام کارهای هنریم، بخصوص در زمینه عکاسی و طراحی از چهره های برجسته فرهنگی و هنری فارس و ایران بود که با حضور مستمر در محافل هنری و ملاقات با آنها در شیراز و تهران و سایر نقاط موجب تهیه آرشیوی ارزشمند شامل صدها طرح و عکس و فیلم و گفت و گو و گزارش و همچنین ارتباط و نامه نگاری و دستخط نظرات ایشان درباره هنر به طور عام و کارها و آثار من به طورخاص بود.
یادگارهایی بسیار ارزشمند و افتخارآمیز که موهبت برخورداری از آن نصیب اینجانب گردیده و موجب برپایی اولین نمایشگاه بزرگ عکس ازچهره های معاصر فارس در سال ١٣٧٦ و همچنین اولین نمایشگاه بزرگ عکس چهره های برجسته فرهنگی و هنری معاصرایران در خانه عکاسان ایران در تهران در سال ١٣٧٨ با حضورخود شخصیتها برگزار گردید، که طراحی و عکاسی از چهره جاودانه مرد موسیقی و فرهنگ ایران، زنده یاد استاد محمدرضا شجریان یکی از آن موارد است، که اولین طرح ازچهره ایشان در ١٧ مهرماه سال ١٣٧٢ و درحین اجرای کنسرت ایشان به صورت زنده درحافظیه شیراز (کنسرت یادایام) به انجام رسید و سایردستخط ها و طرحها و عکسها در سفرها و ملاقاتهای بعدی از جمله حضور ایشان در یاد روز استاد سخن در آرامگاه سعدی و تجلیل از استاد نورالدین رضوی سروستانی و همچنین در سال ١٣٧٧و حضور در جلسه کانون ادب و فرهنگ فارس درمنزل زنده یاد استاد ناصرامامی در شیراز ازجمله این موارد است..."
اما مهدی فقیه، هنرمند پیشکسوت شیرازی، بازیگر سینما و تلویزیون نیز خاطراتی از مهر سال 1372 و حضور استاد شجریان در شیراز دارد.
این هنرمند، در خصوص خاطراتش میگوید: دعوت از استاد شجریان سال 1372 توسط اداره کل فرهنگ و ارشاد فارس انجام شد، آن زمان آقای افراسیابی مدیر کل بودند و توسط ایشان موضوع پیگیری شد، این دعوت پس از زلزله رودبار و منجیل اتفاق افتاد که قرار بود در آنجا مدرسه ای ساخته شود.
فقیه اضافه میکند: از استاد شجریان دعوت شد و ایشان قبول کردند و به شیراز آمدند برای اجرای کنسرت یاد ایام، قبول این دعوت هم بیشتر به خاطر ساخت مدرسه در منجیل استفاده از عواید کنسرت در آن کار بود، که همینگونه شد.
این بازیگر سینما و تلویزیون، به خاطر دارد که برنامه بسیار عالی برگزار شد و البته یک روز خوب که با حضور مرحوم رضوی سروستانی و استاد شجریان در حافظیه رقم خورده است، فقیه در مورد آن روز میگوید: ما به حافظیه رفتیم، آقای رضوی سروستانی هم بودند، در حافظیه تفالی به حافظ زدیم و کتاب حافظ را به استاد شجریان دادند و آقای شجریان هم با توجه به علاقه خاصی که به آقای رضوی سروستانی داشتند حافظ را به ایشان دادند که ایشان شعر را بخوانند. وقتی آقای رضوی سروستانی شعر را دیدند، دیوان حافظ را بستند و آن شعر را خواندند و دستگاهی که انتخاب کردند برای اجرای آن شعر، بسیار روی استاد شجریان تاثیر گذاشت، به گونهای که هیچ گاه از خاطر نمیبرم.
مهدی فقیه با اشاره به اینکه طراحی و اجرای سن کنسرت یاد ایام استاد شجریان را عهدهدار بوده است، میافزاید: پس از طراحی و ساخت سن، استاد شجریان ابراز رضایت کردند، من را صدا زدند و گفتند که اگر میدانستم کار را به این خوبی انجام میدهی، میگفتم که رنگ پیراهنهایمان را با سن هماهنگ کنیم.
این هنرمند عرصه سینما، تاکید میکند که قبول دعوت از سوی استاد شجریان و اختصاص عواید کنسرت برای ساخت یک مدرسه نشان از تواضع و بزرگی ایشان بود که ماندگار شد.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استانی فرهنگی و هنری محمدرضا شجريان شيراز شجریان در شیراز فرهنگ و ارشاد استاد شجریان قبل از اجرا ارشاد فارس یاد ایام آن زمان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۰۳۱۵۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بزرگان فرهنگ و ادب و هنر ایران زمین مهمان "مست عشق" شدند
عصر ایران - امروز جمعه ۱۴ اردیبهشت در رویدادی کم نظیر، بزرگان فرهنگ و ادب و هنر در موزه سینما گردهم آمدند و به تماشای فیلم سینمایی "مست عشق" آخرین فیلم حسن فتحی که بر اساس برداشتی آزاد از حکایت شمس و مولانا ساخته شده است، نشستند.
شاید به جرات بتوان گفت که جمع کردن چنین بزرگانی در کنار هم، تنها در سایه اسامی بزرگی چون شمس و مولانا امکان پذیر بود که با همت سازندگان فیلم سینمایی مست عشق و "بنیاد شمس و مولانا" این امر محقق شد.
بزرگانی از دکتر محمدعلی موحد مولوی شناس و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب کشور، دکتر کریم زمانی و دکتر جلالالدین کزازی و دکتر ژاله آموزگار از ادیبان و مولویپژوهان برجسته، پروفسور ارفعی زبانشناس و متخصص زبانهای باستانی کشورمان که ترجمه منشور کوروش از خدمات ارزنده ایشان به تاریخ و فرهنگ کشورمان به شمار میآید تا استاد لوریس چکناواریان و استاد خدایی از بزرگان موسیقی کشور، استاد کریم زمانی، استاد محمد حیدری، استاد عینالدین صادقزاده و استاد سبزه که همگی از اساتید بنام خطاطی و خوشنویسی کشور هستند، دکتر موسی غنی نژاد استاد برجسته اقتصاد و دکتر عبدالمحمود رضوانی مترجم و زبانشناس بزرگ کشورمان که ترجمه گلستان سعدی به انگلیسی از شاهکارهای ایشان است، دکتر سید احمد محیط طباطبایی، دکتر یونس شکرخواه، دکتر نمکدوست و دکتر فرید قاسمی که همگی از اساتید نامدار حوزه ارتباطات به شمار میروند، در برنامه صبح امروز در سالن سینماتوگراف موزه سینما به تماشای "مست عشق" نشستند.
این مراسم که از ساعت ۱۰ صبح و با حضور حسن فتحی کارگردان و فرهاد توحیدی نویسنده فیلمنامه فیلم سینمایی مست عشق آغاز شد، با تماشای فیلم ادامه یافت و پس از آن این اساتید در کنار یکدیگر و در محفلی دوستانه به بحث گفتگو درباره فیلم و محتوای آن پرداختند.
ابتکار گروه تولید فیلم سینمایی مست عشق در برنامهریزی این رویداد که به نوعی با هدف ایجاد همگرایی میان جامعه نخبگانی و مخاطبان سینمایی شکل گرفته بود، در پایان مراسم و پس از اتمام فیلم بازخوردهای بسیار مثبتی را به همراه داشت.
حضور ستارگانی چون دکتر محمدعلی موحد در کنار لوریس چکناواریان پیام آور این واقعیت جذاب بود، که پاسداران و نگاهبانان تاریخ و فرهنگ این مرز و بوم، همچنان برای حمایت از آثار فاخری که مبلغ و نمایندهی چهرهی زیبای «ادبیات پارسی و عرفان ایرانی» در پیش چشم مردم جهان است، در کنار هنرمندان متعهد کشورمان ایستادهاند تا همچون همیشه، سالنهای سینما محلی برای گرد آمدن فرهیختگان و تعالی فرهنگ باشد.
هرچند بازخورد شگفت انگیز این چهرههای دانشمند و نکته سنج، مسئولیت دستاندرکاران و خالقان اثر را در آینده سنگین تر می کند اما در عین حال، تعاریف زیبایی که این ستارگان درخشان آسمان فرهنگ و ادب کشور از فیلم و محتوای آن داشتند و رضایتمندیشان از نحوه پرداختن به ظرایف رابطه شمس و مولانا برای عوامل سازنده فیلم بسیار جالب توجه و امیدوار کننده بود.
امروز مجمع ستارگان با زبانی که مخصوص خودشان است گفتند: اگر خوب بسازید، خوب ببینید و به داشتههای این مرز بوم آگاه و مؤمن باشید، در کنار شما هستیم.
این علاقمندی از تشویقهای پایان فیلم تا احساسات برانگیخته تعدادی از مخاطبان که بویژه لحظات انتهایی فیلم را با چشمانی اشکبار دنبال میکردند تا سخنانی که پس از اتمام فیلم و بیرون از سالن نمایش عنوان میکردند، همگی نشان از آن داشت که فیلم توانسته است در رسیدن به بخش قابل توجهی از اهداف خود که همانا بازنمایی برگی از تاریخ زرین فرهنگ و ادبیات کشورمان حول دو شخصیت برجسته آن یعنی شمس و مولانا است، موفق عمل نماید.